نفس من و بابا حسین

حال و هوای این روزهای من حال و هوای دوران است سکوت و تاریکی.هوای دم کرده و نفس بی نفس حالو هوای این روزهای من حال و هوای ته سیگار آب خورده ماشین های مدل بالا صدا بی صدا حال و هوای این روزهای من سکوت است و سکوت نوا بی نوا قدم میزنم در کوچه باغی قدیمی به امید هوایی که شاید هوا باشد       یادمه ماه اولی که خواستم واسه اومدنت اقدام کنم چه راحت فکر میکردم چه ساده گرفته بودم چه راحت خودمو لوس میکردم که آره این ماه مادرم و وقتی زمان عادتم شد و فهمیدم ماه اول نمیای گفتم اشکال نداره حتما ماه دیگه میاد یادمه دومین ماه که شروع کردم بیایی برات اسمم انتخاب کردم ی...

به سلامتی مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاد بچه هاشون دادن ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن..... سلام سلام به همه ی دوستای خوبم چند وقتی بود میومدنم نت و همش میخواستم مطلب بزارم اما نمیدونستم چی باید بزارمو چی بنویسم تا امروز که بی مناسبتم نبود چند روزیه دستم پی نوشتن نمیره حوصلم خیلی کم شده و ی جورایی از خودم فراریم دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم و خسته شدم از بس مخاطب خاصم و صدا زدمو اونم نازش خیلی زیاده آره دارم از مسافرم میگم از کسی که 10 ماهه منو منتظر گذاشته منتظر اینکه منو مادر کنه مامان چی بگم خسته شدم از این همه تکرار همش میگم خدایا خودت دردشو میدی صبرشم بده خدایا دلم لک زده بگم منم مادر...

این پست را سکوت میکنم تو بنویس ! تو بنویس از دلتنگی هایت از درد هایت از حرفهایت.... از هر چه دلت میگوید بنویس برایم.......   ...

  سلام عشق مامان نمیدونی چه قدر خوشحالم واقعا اولین خبر خوشحالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی  توی سال جدید بهتر از این نمیتونست باشه مادر شدن باران عزیز م کسی که 7 ماهه توی دنیای مجازی بدون دیدار نزدیک باهاش آشنا شدم و از تموم احوال درونم با خبره کسییییییییییییییی که قلبش پاکو دلش مهربونه کسی که جز یکی از بهترین کسای زندگیمه روز 15 بود که من خسته توی ماشین داشتیم از چادگان برمیگشتیم صدای اس ام اس گوشی منو به طرف خودش آورد اول حس نداشتم بردارم گوشی رو گفتم حتما پیام تبلیغاتیه ولی بعد کنجکاو شدم دیدم پیام اومده بود از باران عزیزم حدس زدم مامان شده تموم خستگیییییییییییییییییییییییییییی اون روز از سرم پ...

سلام کوچولوی دوست داشتنی مامان خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟سال نوت مبارک مامانم نفسم نمیدونم این ماه اومدی توی دلم یا نه ولییییی خیلییییییییییی دلم بی قرارته و هر روز که بیشتر میگذره دل تنگ ترت میشم عشق مامان امسال هم مثل سال های دیگه هفت سین چیدمو  البته روی زمین خواستم یکم سنتی تر باشه سبزی پلو با ماهی پختم البته 29 که سال تحویل بود من ساعت 8 صبح رفتم آرایشگاه و ساعت 7 شب برگشتم خونه یعنی 1 ساعت فرصت داشتم کارهامو بکنم ولیییییییییییییییی موفق شدم و به همه ی کارهام رسیدم امروز 5 عیده و من اومدم تا اولین پستو توی سال جدید بزارم خیلییییییییییییییییییی دلم برات تنگ شده و هر روز روز شماری میکنم که مریض نشم و بی بی بزارم مثبت بشه ...